.comment-link {margin-left:.6em;}

!دنیای من و اطرافم

Sunday, February 26, 2006

... در دو مورد بايد خيلی حواست به اين رسيدن و دسترسی باشه: (1) وقتی داری به چيزی می رسی حواست باشه که دسترسی به چه چيزهايی را از دست می دی (2) وقتی داشته هات را محاسبه می کنی ، چيزهايی که بهشون دسترسی داری ولی استفاده ای ازشون نمی کنی را هم اضافه کنی ...
این مطلب را از وبلاگ سلمان نوشتم درسته یکم قدیمیه ولی حقیقت رکی هستش.

Friday, February 24, 2006

می دونین بزرگترین دروغ جاسبی چیه؟
دانشگاه آزاد اسلامی

Wednesday, February 08, 2006


دیدم داره بارون میاد ، دلم نیومد اینو نذارم .
آی که همه ی مفصل هام درد میکنن.

Tuesday, February 07, 2006


این چه وضعیه؟من نمیدونم این کارها درسته یا نه؟
ولی یه چیزی هایی رو می دونم :
اینکه مسلمانها مخصوصاً شیعه ها روی چیزهایی که براشون مقدسه حساسن و زود جوش می آرن.
و می دونم که اگه تو روی یه چیزی حیای باشی و یکی از اون سوء استفاده کرد آدمها دو گروه می شن: گروه اول می گن باید در مقابلشون وایسیم چ.ن اگر الان جلوشون در نیایم فردا بدترش رو انجام میدن و تازه باید یه جوری بهشون بگیم که اینها برایه ما اهمیت دارن و مقدسن ولی گروه دوم میگن نه! اگه ما بهشون کاری نداشته باشیم اونها کاراشون رو اگه ادامه بدن ، بلاخره جذابیت این موضوع تموم میشه و میرن سراغ یک موضوع دیگه ، در ضمن مگه فقط با داغون کردن سفارت اون کشور اونی که این کار رو کرده می گه ، ببخشید.با کارهایی مثل تحریم کالاها و شرکتها هم می شه گفت که شما به یکی از مقدسات من نوجین کردین.
این کاریکاتور 6 روز پیش منتشر شده ولی این اتفاثات دیروز افتاده.
چرا این کاریکاتور رو کشیده؟اتفاقی؟






الان صورتم از دماقم به پایین سوخته ، دماغم سرخ شده عین این داَئم الخمرها
وای که چه حالی داد یه هوای عالی بدون باد ، برف نکوبیده و دوستایی که کنارت هستن و تلاش می کنن جای امیر رو پر کنن.
امیر جات واقعاً خالیه


نمی دونم چرا محرم امسال مثال اصلاً اون حال و هوای سالهای قبل رو برام نداره ؟
شاید بخاطر اینکه اون کسانی که قبولشون دارم زیاد توی این خطها نیستن ، شاید چونکه بزرگ شدم و دانشجو و فکد می کنم باید یه فرقی با قبل داشته باشم و شاید از بعضی چیزها زده شدم ، از رفتارها ، از ثناقض ها .نمی دونم


:خوب و توی این مدت که نبودم
ایران رفت جام جهانی ، احمدی نژاد ریس جمهور شد ، کنکور عمران یزد قبول شدم ، بورس تهران به فجیع ترین نرخ رشدش ازسال تاسیسش رسید ، زلزله اومد ، هواپیما افتاد برای ایران یک مهات 1 ماهه تعیین کردن تا فکرهاشو در مورد انرژی هسته ای انجام بده و اینکه محرم اومد.