.comment-link {margin-left:.6em;}

!دنیای من و اطرافم

Friday, January 16, 2004

کارنامه امو گرفتم می بینم از 20 گرفته تا .. نمرم دارم نمره معدلم هم شده بوق.
رفتم می گم آقاجون مگه شما نگفته بودین امتحانها در سطح امتحان نهایی هستش ؟پس میشه بگین تست چهار گزینه ای تو سوالهای شما چیکار میکنه؟حالا شانس آوردیم تستهاش امتیاز منفی نداشت!!!!
با یه نگاه عاقل اندر افشین تینیجر می گه من نمی دونم به من گفته بودن سوال بده من هم دادم در ضمن شما نباید به نمره کار داشته باشی به مفهوم باید توجه داشته باشی در هر صورت اگه مشکل داری برو پیش معلم راهنماتون ،که یعنی برو خودتو فلان فلان کن به من مربوط نیست ( آخه این یعنی چی؟)
در هر صورت مهم اینکه من تلاش خودمو کردم از اینکه از همه چیم زدم و تا ساعت3 شب هم بیدار موندم .

دیدین گفتم امیر حسابدار از دپرسی در می آد؟
عجب شانسی داریم بیشتر معلملمون رفتن حج ، خوب اینکه بد نیست حتماً مدرسه رو گذاشتین رو سرتون ؟ نه بابا از اونجایی که این high school ما خیلی باحاله و معلم جبر و احتمال توش فراوونه سریع جایگزین می کنن.
الان همه اهل و عیال رفتن مهمونی من اصلاً حوصله اش رو نداشتم چون اصلاً امروز حوصله هیچ کاری نکردم ، شاید به خاطر این باشه که امروز نرفتم اسکی ؟ شاید چون رفیقم می خواست بره آبعلی و من می خواستم برم دیزین ؟شاید چونکه ماشین نداریم و باید یه توری چیزی بگیرم که اون فقط با رفیق به آدم خوش می گذره ؟ شاید چونکه داداشی نیست ؟شاید....؟
راستی داداشی یادته آخرین بار دقیقه 90 یعنی توی پارکینگ دیزین تازه یادت افتاد که دستکش ات رو نیاوردی و من تنهایی رفتم ؟ یا اولین بار که رفتیم نوار gigi D`agostino رو گذاشته بودی ؟(راستی آلبوم جدید بیرون داده )یا اون موقع ای که نزدیک بود از عقب بزنی به اون پرایدیه چون داشتی اون زیر میرها دنبال ... می گشتی؟ یادته که گفتی اون اول دیزین که می خوای بیای پایین رو دادی گفتی بشین بریم؟یا تو سر پایینی آخرش که خودمونو کشتیم از 130 تا بیشتر نرفت؟
من به یه نتیجه خیلی مهم رسیدم واون اینکه : یا من نباید یه چیزی رو داشته باشم یا بهترین اون چیز رو.
چند شب پیش TV5 فرانسه یه برنامه داشت در مورد دبیرستانها در امریکا منم عین این عقده ای ها نشسته بودم پاش بعد آخرش گفتم : یعنی میشه منم ....؟

Sunday, January 11, 2004

وقتی که باحاش حرف زدیم همه هول کردیم از من تا مامانم که غذاش سوخت.

امتحاناتم تموم شد ،ولی.....
خیلی جالبه ما همین دیروز امتحاناتمون رو دادیم و امروز رفتیم سر کلاس(به نظر من این یکی واقعاً مسخره اس نه؟)
می دونی وقتی یکی رو دوست داری دوست داری هر کاری از دستت بر می اد براش انجام بدی ولی وقتی علاقه ای به طرف نداری اصلاً حال انجام کار ازت گرفته می شه.
یه چیزی می دونستی هر گز هیچوقت هیچکس رو دست کم نگیر هرگز ؛ نمونه بارزش مادر بزرگ خودم با اینکه داره می ره تو 70 سالگی (به سلامتی ) ولی خیلی زیرک و باهوش هستش یعنی تو ممکنه فکر کنی خوابه ولی چشاش بازه وداره دقیقاً به تو نیگاه می کنه تازه این اصلاً شمه ای از کارهاش نیست سر یه فرصت خوب در موردش می نویسم.
خوب تو این مدتی که نبودم چی شد؟

زلزله بم نزدیک به 20 هزار نفر رو به سرای باقی فرستاد .خیلی جالبه بعد از 2500 سال که اصلاً ارگ بم به خودش زلزله ندیده بود ، دید.
ولی می دونی از چیش حال کردم از اینکه با اینکه زلزله 6.7 ریشتری اومد ولی هنوز ستونهای اصلیش سالمن و این یعنی ما ( persian ) به معنای واقعیش ( ولی الان یکم رفته تو لک ).

گروههای کمکهای خارجی که گل کاشتن البته خوب جای تقدیره از هلال احمر و تمام کسانی که به مردم زلزله زده بم کمک کردن .
جالبه این شعر رو شبی که زلزله بم اومده بود دیدم و خیلی کیف کردم.
شبی دود خلق آتشی بر فروخت شنیدم که بغدا د نیمی بسوخت
یکی شکر گفت اندر آن خاک و دود که دکان ما را گزندی نبود
جهان دیده ای گفتش ای بلهوس تورا خود غم خویشتن بود و بس
پسندی که شهری بسوزد به نار اگر چه سرایت بود بر کنار
استاد سعدی

راستی در راستای اون فیلم بیل را بکش اگر بخوام صحبت کنم اگر از ائن تیکه اولش که یه کلوز آپ از صورت خونی عروس بود صرفنظر کنیم که بیل می آد صورتش رو پاک می کنه و قسمتهای اولش ؛ آدم رو یاد اون زمانی می ندازه که شیکه یک اون سریال " لیان شامپو " رو نشون می داد یا اون " داستانهای کمان ".

امیر حسابدار هم که نمی دونم چرا اون شوق تو نوشته های اولش نیست مثل اینکه یه دپرسی چیزی زده .
امیر قویدل هم که بعد ازیه مدتی سر فصل نویسی سنت شکنی کرده.
دنیست که مثل همیشه توپه توپه (منظورم توپ انتقاد و بحثهای داغی که میره توش و خدایش تمیز می آد بیرون) ولی مثل اینکه اونم یه جورایی دپرس زده.
پپرو عزیز هم که مثل من نبوده ولی هنوز هم اون آتیش رو تو حرفاش داره.

پسر چه دنیای کوچیکیه چقدررررررررررررررر کوچیک الان باهاش حرف زدم به قول سید ابراهیم نبوی :" الان توپ توپ ام "

امتحاناتم تموم شد ،ولی.....
خیلی جالبه ما همین دیروز امتحاناتمون رو دادیم و امروز رفت�

Finished...!