.comment-link {margin-left:.6em;}

!دنیای من و اطرافم

Sunday, November 19, 2006

تصادف -1
ديروز ما تصادف كرديم، منظور از ما من و باباس .هر دو سالميم، خدا رو شكر
صبح 5 دقيقه خواب مونديم و مجبور شديم كه با عجله بريم ، همگي هم كه مي دونين 2 دقيقه كه از 6:45 دقيقه مي گذره همت از سر پل ستاري تا سر پلهاي فجر ترافيكه،داشتيم توي لاين 4 مي رفتيم ، نگو 2تا ماشين جلوتر از ما يه آقايي هست كه مشكل قلبي داره و داره مي ره بيمارستان كه بخوابه براي عمل قلبش و نبايد به خودش استرس وارد كنه ، مي بينه يه پيكانه جلوش لايي مي كشه و براي اينكه بهش نزنه ، خيلي ريلكس ميزنه روي ترمز،پشتش يه پژو ELX بود كه خيلي شيك با ترمزهاي ABSاشون به فاصله ي 10 سانتي حاج آقا ترمز ميكنه و ما هم كه وانت پيكان شركت دستمون بود بي خبر از همه جا ديديم يه لحظه پژوي جلوييمون چراغ ترمزهاش روشن شد وچهار چراغ زد و بعد سريع خاموش شد وبابا فكركرد جلوييمون سرعتش كم شده ، نگو وايساده ، دردسر ندم ما با يه خط ترمز 2 متري! زديم به جلوييمون ،گفتم پژويي چيزيش نشده ، واقعاً هم چيزيش نشده بود فقط سپرش توي بدنه جا انداخته بود و زده بود به جلويش آب بود كه شروشر از رادياتور ماشين ما ميومد و صف ماشينهايي كه از كنار ما رد ميشدن و مغزهاي مرددي كه نمي دونست فرمان بده كه به چشم فرمان بده يا پا؟ اون لحظه ها خيلي جالب بود ، آدمهاي جواد كه از همه سوژه تربودن،يه دختره يه جوري به ماشين ما نگاه مي كرد كه انگار تا بحال تصادف نديده بود، ماشينهامون رو به هر زحمتي بود كشيديم كنار و پليس اومد و گفت برين كنارپارك پرديسان و يسري آدرس ديگه كه من نمي فهميدم ، ميدونستم يه ايستگاه راهنمايي رانندگي كنار تصفيه خانه ي شهرك غرب هست ولي نه روبروي پارك جنگلي شيان! يدفعه گفتم آقا منظورت اون كاروان روبروي تصفيه خونه ي شهركه؟ فكر كنم بهش بر خورد چون يه جوري جوابم رو داد! حالا بايد يه جوري اين ماشين رو ببريم تا تصفيه خونه... ادامه دارد

0 Comments:

Post a Comment

<< Home