من نمی فهمم چرا وقتی من اکانت ندارم اینجا شلوغ میشه ؟!دنتیست عزیزچشم!!!
خیلی حال کردم اولش بخاطر اینکه داداشی وقت کرده و اومده اینجا اگه می خوای خودت ببین ، دوم اینکه دنتیست عزیز اومده بعد تازه کامنت هم گذاشته .
دنتیست عزیزچشم!!!
ببین من آدم انتقام جویی نیستم و امیدوارم نباشم ولی خودت قضاوت کن ، توی کوچه ما اول همه خونه ها ویلایی بود بعد حدود سال 79 کم کم محله امون افتاد دست این بساز و بندازها ( چون واقعاً هم ساختمونهای انداختنی می ساختن )
طوری شد که تو کوچه ما 4 تا 4 تا می ساختن ولی ما بخاطر اینکه خونه ویلایمون رو بیشتر از آپارتمان دوست داشتیم نساختیم و تمام سرو صدا ، خاک و دعواهاشون رو تحمل کردیم خوب حالا ما هم اومدیم یه سقف دیگه بالای همین بزنیم ( انشا ا..) و دیشب یه تریلی با 40 تا شاخه آهن خالی کردیم اونم ساعت 9:30 ؛ ناراحت می شن!!!
جالبیش می دونی چیه ؟راننده که اومد پایین به همسایه بغلیمون_ که سرشو از پنجرش بیرون آورده بود_با یه حالت نیمه لاتی_گفت:داداش اگه بچه مچه خوابیده دارین خلاصه یه کاریش بوکنین،40 تا شاخه آهن میخوام بیریزم پایین!!
دوم اینه که من نمی دونم چرا همیشه فکر می کردم این راننده تریلی ها حتماً باید آدمای پیر و لاغری باشن و حتماً تنها لباسی که تنشونه باید یه عرق گیر باشه . ولی این یکی یه پسر جون خوش تیپ بود فقط یه جورایی لاتی صحبت می کرد.
توی کشتی هم که سوم شدیم،مبارکه.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home