.comment-link {margin-left:.6em;}

!دنیای من و اطرافم

Tuesday, August 26, 2003

من برای اولین بار سوار این اتوبوسای ایکاروس شدم

از وضع توش که بگذریم ولی داستانو بشنو ء من سوارشدمو یه جا نشستم ولی از شانس ما صندلیه برعکس بود!! ( یعنی به سمت خانوما بود) ما هم که دیگه بچه مثبتیمو دیگه کلمونو هی به اطراف می چر خوندیم تو همین گیرو دار یه پسره تغریبا همسن من سوار شد اون همم عین من روی یه صندلی برعکس نشست ء ما همینطور منتظر شدیم تا اقای راننده آ خرین ثانیه اخبار رو هم بشنوه و رو عرش تشریف بیارن!! ... وبگذریم که سر دیر اومدن راننده نزدیک بود دعوا بشه و چیزهایی که روی صندلی و جا های مختلف اتوبوس نوشته بودن.توی یه ایستگاه یه ما ما نه و پسر کوچیکش سوار شدن پسره هنوز کاملاٌ سوار نشده بود که رو کرد با صدای بلند به مامانش گفت:

مامان اون آقاهرو( منظورش همون پسره بود ) زیپش بازه .....!

0 Comments:

Post a Comment

<< Home